🌟 کاربرد در جمله با مثال

1.Företaget etablerade en ny filial i Malmö.

شرکت یک شعبه جدید در مالمو تأسیس کرد.

2.Det tar tid att etablera en ny vana.

زمان می‌برد تا یک عادت جدید را جا بیندازیم.

3.Samarbetet mellan de två företagen har etablerats under flera år.

همکاری بین این دو شرکت در طی چند سال برقرار شده است.

4. Endast företag etablerade i Ungern kan ansöka om transitlicenser.

فقط شرکت‌های مستقر در مجارستان می‌توانند برای مجوز ترانزیت درخواست دهند

5.Hittills har vi etablerat en solid grund.

تا کنون ما یک پایه‌ی محکم بنا کرده‌ایم.

✍🏻 شما هم یک جمله که در زندگی روزمره می‌توانید استفاده کنید، در بخش کامنت‌های همین پست بنویسید.