🌟 کاربرد در جمله با مثال

1. Jag får frispel av att vara fast i trafik.

من از گیر افتادن در ترافیک دیوانه می‌شوم.

2. Hon får alltid frispel när hon måste vänta för länge.

او همیشه وقتی مجبور است خیلی طولانی منتظر بماند، عصبانی می‌شود.

3.  Han fick frispel när han inte kunde hitta sina nycklarna .

او وقتی نتوانست کلیدهایش را پیدا کند، از کوره در رفت.

4. När han hörde nyheten fick han totalt frispel.

وقتی خبر را شنید، کاملاً از کوره در رفت.

✍🏻 شما هم یک جمله که در زندگی روزمره می‌توانید استفاده کنید، در بخش کامنت‌های همین پست بنویسید.