Category: Dagens Ord
-
⚡️کلمهی روز
dumpar
att dumpa, dumpade, har dumpat, är dumpad, dumpa!
به معنای رها کردن، دور انداختن، یا تخلیه کردن چیزی (مثل زباله، بار، یا حتی یه رابطه) است. تو فارسی میتونی بگی “دور میندازم” یا “خلاص میکنم”. این فعل تو زمینههای روزمره، محیطزیست و حتی عاطفی کاربرد داره.
🌟 کاربرد در جمله با مثال 1.Hon dumpade honom mitt i sommaren, och han förstod aldrig varför. او را در اواسط تابستان رها کرد و او هرگز نفهمید چرا. 2. De dumpade…
-
⚡️کلمهی روز
tyder
att tyda, tydde, har tytt, är tydd, tyd!
یعنی “نشون میده”، “حاکی از اونه” یا “تعبیر میکنه”. تو فارسی میتونی بگی “نشون میده” یا “دلالت داره”. این فعل تو تحلیل، حدسزنی یا تفسیر به کار میره.
🌟 کاربرد در جمله با مثال 1.Hans beteende tyder på att han är nervös. رفتارش نشون میده که عصبیه 2. Dessa tecken tyder på en kommande förändring. این نشانهها حاکی از یه…
-
⚡️کلمهی روز
märklig
märkligt, märkliga
این صفت میتونه هم برای اشیا و هم برای افراد استفاده بشه، وقتی چیزی غیرعادی یا دور از انتظار به نظر میرسه.
🌟 کاربرد در جمله با مثال 1.Det var en märklig dröm jag hade i natt. خواب عجیبی دیشب دیدم. 2. Han beter sig alltid på ett märkligt sätt. او همیشه به شیوهای…
-
⚡️کلمهی روز
ersätter
att ersätta, ersatte, har ersatt, ersätts
به معنای گذاشتن چیزی به جای چیز دیگه یا جبران کردن اونه. تو فارسی میتونی بگی “جایگزین میکنم”
🌟 کاربرد در جمله با مثال 1.Hon ersätter mig när jag är sjuk. وقتی من مریض هستم او جای من را میگیرد. 2. Han ersätter den gamla lampan med en ny. او…
-
⚡️کلمهی روز
begriplig
begripligt, begripliga
از فعل begripa (فهمیدن) میآید. یعنی چیزی که میشه فهمیدش، چیزی که واضح و روشنه.
🌟 کاربرد در جمله با مثال 1.Hans förklaring var begriplig även för nybörjare. توضیحاتش حتی برای مبتدیها هم قابلفهم بود 2. Texten är inte begriplig utan en ordbok. متن بدون دیکشنری قابلفهم…
-
⚡️کلمهی روز
förfasas
att förfasas , förfasades, har förfasats
فعلی reflexivt است، یعنی همیشه با “sig” استفاده میشود. این فعل وقتی استفاده میشود که کسی از چیزی خیلی بد، ناراحتکننده یا شوکهکننده به شدت متعجب، ناراحت یا وحشتزده شود — مثل وقتی که با ناباوری میگیم: “وای نه! واقعاً؟!”. بیشتر برای توصیف واکنش منفی و احساسی قوی نسبت به چیزی غیرقابل قبول یا ترسناک استفاده میشود.
🌟 کاربرد در جمله با مثال 1.Hon förfasas över nyheten om kriget. اون با شنیدن خبر جنگ وحشتزده میشe 2. Alla förfasades när de såg olyckan. همه وقتی تصادف رو دیدن شوکه…
-
⚡️کلمهی روز
vid
vitt, vida
یه صفت تو زبان سوئدیه که معنی “پهن”، “گسترده” یا “وسیع” رو میده. این کلمه برای توصیف چیزی استفاده میشه که پهنا یا گستردگی زیادی داره، چه از نظر فیزیکی (مثل زمین یا رودخونه) و چه استعاری (مثل دانش یا تجربه). متضادها: trång (تنگ)، snäv (باریک/محدود)
🌟 کاربرد در جمله با مثال 1. Hon hade en vid klänning som fladdrade i vinden. او یک لباس گشاد به تن. داشت که در باد میرقصید. 2. De har vitt skilda…