Category: Dagens Ord
-
⚡️کلمهی روز
Smidig
smidig, smidigt, smidiga
این صفت به معنای چابک، انعطافپذیر، یا روان است. میتواند هم برای حرکت بدن به کار برود و هم برای توصیف کارها یا روندهای بدون مشکل و آسان. تو فارسی میتونی بگی “راحت و روان” یا “بیدردسر”. هم برای اشیا و هم برای آدما استفاده میشه.
🌟 کاربرد در جمله با مثال 1. Det var en smidig lösning på problemet. اون یه راهحل راحت برای مشکل بود. 2. Digitaliseringen gör processerna smidigare. دیجیتالی شدن فرآیندها را روانتر میکند.…
-
⚡️کلمهی روز
erkänner
att erkänna, erkände, har erkänt, är erkänd, erkänn!
یعنی “اقرار کردن”، “پذیرفتن” یا “به رسمیت شناختن”. وقتی میخوای یه حقیقت، اشتباه، یا یه چیز رسمی رو قبول کنی، از این فعل استفاده میکنی. تو فارسی میتونی بگی “اعتراف کردم” یا “پذیرفتم”
🌟 کاربرد در جمله با مثال 1. Tjuven erkände till slut stölden. دزد در نهایت به سرقت اعتراف کرد. 2. Jag måste erkänna att jag inte hade läst boken. باید اعتراف کنم…
-
⚡️اصطلاح هفته
Ingen ko på isen
ترجمه تحتاللفظی: هیچ گاوی روی یخ نیست این یک اصطلاح قدیمی سوئدی است و به معنی «هیچ جای نگرانی نیست» یا «عجلهای در کار نیست» استفاده میشود. در گذشته اگر گاوی روی یخ میرفت و یخ میشکست، خطر بزرگی بود. اگر گاوی روی یخ نبود، پس جای نگرانی نبود!
🌟 کاربرد در جمله با مثال 1. Slappna av! Ingen ko på isen! آروم باش! گاوی روی یخ نیست! 2. Vi kommer i tid, ingen ko på isen. به موقع میرسیم، جای…
-
⚡️کلمهی روز
Lockar
att locka, lockade, har lockat, är lockad, locka!
این کلمه هم به معنای “موهای فر” و هم به عنوان فعل به معنای “وسوسه کردن” یا “جذب کردن” استفاده میشود.
🌟 کاربرد در جمله با مثال 1. Den nya glassen lockar mig verkligen. بستنی جدید واقعاً منو وسوسه میکنه. 2. Företaget lockar med höga löner. شرکت با حقوق بالا جذب میکنه. 3. …
-
⚡️کلمهی روز
skjuter upp
att skjuta upp, skjuter upp, sköt upp, har skjutit upp
این فعل عبارتی (phrasal verb) به معنای “به تعویق انداختن”، “موکول کردن” یک قرار، رویداد، کار یا تصمیم است. این عبارت با “försena” فرق داره، “försena” بیشتر برای تأخیرهای غیرارادی استفاده میشه، ولی “skjuta upp” یه تصمیم آگاهانهست.
🌟 کاربرد در جمله با مثال 1. Vi måste skjuta upp mötet till nästa vecka. باید جلسه رو به هفته بعد موکول کنیم. 2. Har du skjutit upp läxorna igen? باز تکالیفت…
-
⚡️کلمهی روز
taggad
taggat, taggade
این صفت عامیانه به معنای “هیجانزده”، “باانگیزه” یا “مشتاق” است و معمولاً برای بیان اشتیاق نسبت به یک رویداد یا فعالیت استفاده میشود.
🌟 کاربرد در جمله با مثال 1. Jag är så taggad inför helgen! برای آخر هفته خیلی هیجان دارم! 2. Vi är taggade för matchen! ما برای بازی خیلی آمادهایم! 3. Hon…
-
⚡️اصطلاح هفته
Roffar åt sig
یک اصطلاح عامیانه است که معانی مختلفی دارد و بسته به متن میتواند به صورت “دزدیدن”، “با عجله انجام دادن” یا “بدون اجازه برداشتن” ترجمه شود. بیشتر تو موقعیتهای دوستانه و روزمره استفاده میشه، برای توصیف یه رفتار سریع و گاهی خودخواهانه.
🌟 کاربرد در جمله با مثال 1. Nån har roffat åt sig min cykel! یکی دوچرخهام را دزدیده! 2. Vi roffade i oss en snabb lunch. یک ناهار سریع خوردیم. 3. Han…