Category: Dagens Ord
-
⚡️کلمهی روز
omedelbar
omedelbart, omedelbara
این صفت به معنای “فوری”، “بیدرنگ” یا “بدون تأخیر” است و برای توصیف چیزهایی که بدون فوت وقت اتفاق میافتند استفاده میشود. تو فارسی میتونی بگی “فوری” یا “درجا”.
🌟 کاربرد در جمله با مثال 1. Jag behöver ditt omedelbara svar. به پاسخ فوری شما نیاز دارم. 2. Doktorerna gav honom omedelbar vård. دکترا فوراً بهش رسیدگی کردن. 3. Läkaren sökte…
-
⚡️اصطلاح هفته
Framför allt
ترجمه تحتاللفظی: “– در جلو همه چیز “Framför allt” یعنی “بیش از همه”، “مهمتر از همه” یا “در درجه اول”. وقتی میخوای روی یه چیز بهعنوان اولویت یا مهمترین جنبه تأکید کنی، از این عبارت استفاده میکنی. تو فارسی میتونی بگی “از همه مهمتر” یا “در وهله اول”.
🌟 کاربرد در جمله با مثال 1. Framför allt måste vi tänka på säkerheten. مهمتر از همه باید به ایمنی فکر کنیم. 2. Framför allt är det viktigt att lyssna på experterna.…
-
⚡️کلمهی روز
försenar
att försena, försenade, har försenat, är försenad, försena!
کلمه “Försena” از “för-” (پیشوند برای تأکید) و “sena” (دیر) میاد – یعنی “دیرتر کردن” , به تعویق انداختن چیزی یا کسی، مخصوصاً وقتی کسی دیر میکنه یا برنامهای دیرتر از زمان تعیینشده انجام میشه.
🌟 کاربرد در جمله با مثال 1. Tåget försenade avgången på grund av tekniska problem. قطار به دلیل مشکلات فنی حرکتش را به تأخیر انداخت. 2. Jag försenades på grund av trafiken.…
-
⚡️کلمهی روز
Ändå
یه قید خیلی رایج تو زبان سوئدیه که وقتی میخوای بگی «با اینکه یه چیزی هست، ولی…» یا «در هر صورت» یا حتی «به هر حال»، ازش استفاده میکنی. این کلمه برای نشون دادن یه تضاد یا نتیجه غیرمنتظره تو جمله استفاده میشه و تو مکالمات روزمره حس طبیعی و خودمونی به حرف زدن میده.
🌟 کاربرد در جمله با مثال 1. “Det regnade, men vi gick ut ändå. باران میآمد، اما به هر حال بیرون رفتیم. 2. Det är dyrt, men ändå värt det. گرونه، اما…
-
⚡️کلمهی روز
Få avslag
این عبارت فعلی به معنای “رد شدن”، “جواب منفی گرفتن” یا “عدم موافقت دریافت کردن” است. “Avslag” از “av” (خاموش/جدا) و “slag” (ضربه) میاد – یه جور “ضربه جداکننده” یا “رد کردن”. “Få” هم یعنی دریافت کردن، پس “få avslag” یعنی “یه رد شدن دریافت کنی”.
🌟 کاربرد در جمله با مثال 1. Han fick avslag på sin jobbansökan. درخواست کارش رد شد. 2. “Många unga får avslag på bostadslån. بسیاری از جوانان برای وام مسکن جواب رد…
-
⚡️کلمهی روز
Tidiglägger
tidiglägga, tidiglade, har tidiglagt
این فعل از ترکیب “tidig” (زود) و “lägger” (گذاشتن) تشکیل شده و به معنای “زودتر گذاشتن” یا “موعد چیزی را جلو انداختن” است. معمولاً برای برنامهها، قرارها یا رویدادهایی استفاده میشود که زودتر از زمان برنامهریزی شده انجام میشوند.
🌟 کاربرد در جمله با مثال 1. Kan vi tidiglägga lunchmötet till 11:30? میتوانیم جلسه ناهار را به ۱۱:۳۰ جلو بیندازیم؟ 2. Skolan har tidiglagt lovet. مدرسه تعطیلات رو جلو انداخت. 3. …
-
⚡️اصطلاح هفته
Fy fan
ترجمه تحتاللفظی: “– “Fy” به معنی “وای، اه” و “fan” کوتاه شده “fanden” (شیطان)ه “Fy fan” یه عبارت احساسیه که میتونی به فارسی بگی “اه لعنتی!”، “وای چه بد!” یا “عجب افتضاحی!”. برای ابراز ناراحتی، تعجب، ناامیدی یا حتی انزجار از یه موقعیت استفاده میشه. یه جورایی حس “وای، چه وضعیه!” رو میده.
🌟 کاربرد در جمله با مثال 1. Fy fan, vilken jävla dag. اه لعنتی، چه روز افتضاحی! 2. Fy fan vad snygg du är! وای لعنتی، چقدر خوشگل شدی! 3. Fy fan…