Category: Dagens Ord
-
⚡️کلمهی روز
skjuter upp
att skjuta upp, skjuter upp, sköt upp, har skjutit upp
این فعل عبارتی (phrasal verb) به معنای “به تعویق انداختن”، “موکول کردن” یک قرار، رویداد، کار یا تصمیم است. این عبارت با “försena” فرق داره، “försena” بیشتر برای تأخیرهای غیرارادی استفاده میشه، ولی “skjuta upp” یه تصمیم آگاهانهست.
🌟 کاربرد در جمله با مثال 1. Vi måste skjuta upp mötet till nästa vecka. باید جلسه رو به هفته بعد موکول کنیم. 2. Har du skjutit upp läxorna igen? باز تکالیفت…
-
⚡️کلمهی روز
taggad
taggat, taggade
این صفت عامیانه به معنای “هیجانزده”، “باانگیزه” یا “مشتاق” است و معمولاً برای بیان اشتیاق نسبت به یک رویداد یا فعالیت استفاده میشود.
🌟 کاربرد در جمله با مثال 1. Jag är så taggad inför helgen! برای آخر هفته خیلی هیجان دارم! 2. Vi är taggade för matchen! ما برای بازی خیلی آمادهایم! 3. Hon…
-
⚡️اصطلاح هفته
Roffar åt sig
یک اصطلاح عامیانه است که معانی مختلفی دارد و بسته به متن میتواند به صورت “دزدیدن”، “با عجله انجام دادن” یا “بدون اجازه برداشتن” ترجمه شود. بیشتر تو موقعیتهای دوستانه و روزمره استفاده میشه، برای توصیف یه رفتار سریع و گاهی خودخواهانه.
🌟 کاربرد در جمله با مثال 1. Nån har roffat åt sig min cykel! یکی دوچرخهام را دزدیده! 2. Vi roffade i oss en snabb lunch. یک ناهار سریع خوردیم. 3. Han…
-
⚡️کلمهی روز
omedelbar
omedelbart, omedelbara
این صفت به معنای “فوری”، “بیدرنگ” یا “بدون تأخیر” است و برای توصیف چیزهایی که بدون فوت وقت اتفاق میافتند استفاده میشود. تو فارسی میتونی بگی “فوری” یا “درجا”.
🌟 کاربرد در جمله با مثال 1. Jag behöver ditt omedelbara svar. به پاسخ فوری شما نیاز دارم. 2. Doktorerna gav honom omedelbar vård. دکترا فوراً بهش رسیدگی کردن. 3. Läkaren sökte…
-
⚡️اصطلاح هفته
Framför allt
ترجمه تحتاللفظی: “– در جلو همه چیز “Framför allt” یعنی “بیش از همه”، “مهمتر از همه” یا “در درجه اول”. وقتی میخوای روی یه چیز بهعنوان اولویت یا مهمترین جنبه تأکید کنی، از این عبارت استفاده میکنی. تو فارسی میتونی بگی “از همه مهمتر” یا “در وهله اول”.
🌟 کاربرد در جمله با مثال 1. Framför allt måste vi tänka på säkerheten. مهمتر از همه باید به ایمنی فکر کنیم. 2. Framför allt är det viktigt att lyssna på experterna.…
-
⚡️کلمهی روز
försenar
att försena, försenade, har försenat, är försenad, försena!
کلمه “Försena” از “för-” (پیشوند برای تأکید) و “sena” (دیر) میاد – یعنی “دیرتر کردن” , به تعویق انداختن چیزی یا کسی، مخصوصاً وقتی کسی دیر میکنه یا برنامهای دیرتر از زمان تعیینشده انجام میشه.
🌟 کاربرد در جمله با مثال 1. Tåget försenade avgången på grund av tekniska problem. قطار به دلیل مشکلات فنی حرکتش را به تأخیر انداخت. 2. Jag försenades på grund av trafiken.…
-
⚡️کلمهی روز
Ändå
یه قید خیلی رایج تو زبان سوئدیه که وقتی میخوای بگی «با اینکه یه چیزی هست، ولی…» یا «در هر صورت» یا حتی «به هر حال»، ازش استفاده میکنی. این کلمه برای نشون دادن یه تضاد یا نتیجه غیرمنتظره تو جمله استفاده میشه و تو مکالمات روزمره حس طبیعی و خودمونی به حرف زدن میده.
🌟 کاربرد در جمله با مثال 1. “Det regnade, men vi gick ut ändå. باران میآمد، اما به هر حال بیرون رفتیم. 2. Det är dyrt, men ändå värt det. گرونه، اما…